-
آرامش
سهشنبه 10 مرداد 1385 10:01
همیشه اینقدر فرصت نیست که بشینیم روبه روی هم من حرفایی که ته قلبم ته نشین شده رو بزنم و تو حرفای دلت رو .... نه همیشه اینقدر زمان نداریم میدونم احتیاج به زمان داری احتیاج به فکر کردن ....... و من لابه لای افکار در هم تو در انتظار فردایی دوباره نشسته ام ........ عزیزم انتظار چیز کمی نیست ........ انتظار تنها یک کلمه...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 9 مرداد 1385 14:54
ساده بگوبم ساده نوشتم ، ساده گفتم ... نوشتنم از بی دردی نیست . ساده صداقت را هجی کردم ، ساده بر مرگ آرزوهایم گریستم . ساده فریادم را در گلو خاموش کردم . ساده کودکی را ترجمه کردم . آنجا که شادی بازی کردن با عرو سک های رنگی علامت سوالی بی جواب ماند . ساده پدر را نقاشی کردم ؛ چشمانش را آبی آبی مثل دریا ... با مدادرنگی...
-
دلم برات تنگ شده
دوشنبه 26 تیر 1385 00:24
سلام عشق من ... دلم گرفته .. دلم برات تنگ شده ... میگی چه کار کنم ؟ بازم تحمل ؟ .. خوب چاره دیگه ای ندارم توام خسته شدی ؟ مگه نه ؟ حد اقل میدونم که یه نفر تو دنیا هست که بفهمه من چمه ... دیگه حال و حوصله هیچ چیزو ندارم ... اعصابم خورده ... دارم دیوونه میشم ... هیچ وقت از پیشم نرو ... هیچ وقت تنهام نزار دوستت دارم
-
مادر
یکشنبه 25 تیر 1385 11:34
دوستت دارم . آیا من هم این لیاقت رو خواهم داشت که روزی به جایگاه رفیع تو برسم.
-
مادر
یکشنبه 25 تیر 1385 11:09
عین آن رازی که میدانیست او یا همانی که نمیدانیست او نامهایی ناخوانده با خط کهن قصهایی تازه که میخوانیست او درد دارد، کو که پیدایش کنی همدم هر درد پنهانیست او کار و بارش سوختن، افروختن آنکه در کارش فرومانیست او لحظهایی از غمگساری دور نیست گریهی هر ابر بارانیست او بوی گیسوی سپیدش محشر است بهتر از هر گل که...
-
با من باش با تو هستم
شنبه 24 تیر 1385 21:44
بهم اطمینان بده که راهی رو که در پیش گرفتم منو به مقصد می رسونه می کنی و باهام همسفری تا اخر جاده . خیالم رو راحت کن . کاری کن ازهیچ چیز نترسم . بهم یاد بده که گول نخورم . بهم اعتماد به نفس بده . بگو ، با صدای بلند بگو که هر جا برم باهام می ای ، سایه به سایه ، قدم به قدم . بهم قول بده وقت غروب که دلم می گیره کنارم...
-
سلام
شنبه 24 تیر 1385 21:11
سلام به همه