صادقانه
از افق روشن نگاهت
پنجره ای به آرزوهای سبزم بگشا
تا دلم بهانه ی بهار نگیرد
مثل پرستو
بر آبی آشفتگی هایم پرواز کن
جاری باش مثل آینه
در میان خطوط در هم گونه هایم
می خوآهم همیشه همین طور نگاهت کنم
معصوم مثل فرشته ها
آبی مثل نیلوفرها
بگذار افق نگاهت
آینه در آینه باشد
تا در صداقت آن
صادقانه بنگرم.
چشم از کوچه یاری ، بردار
و فراموش کن این کهنه خیال
نور فانوس رفیقی ، که تو را در یابد
کوله باری بردار
دست تنهایی خود را تو بگیر
و از آینه بپرس ...
منزل روشن خورشید کجاست؟