پرواز را آغاز خواهم کرد با تو

دوستت دارم را من دلاویزترین شعر جهان یافته ام

پرواز را آغاز خواهم کرد با تو

دوستت دارم را من دلاویزترین شعر جهان یافته ام

بی خاطره ام و تلخ با طعم معطر پائیز

 

هنوزم نتونستم کاری بکنم ، حسابی کلافه ام . همش سعی می کنم قیافه ناراحتم رو پشت

لبخند های تصنعیم مخفی کنم ولی دستم دیگه برای مامان رو شده.

با احساسم مشکل پیدا کردم. همش گذشته رو مرور میکنم ، تو حال غرق میشم و از آینده

می ترسم . گاهی وقتها انقدر فکر می کنم که ساعت ها می گذره حتی تو خوابم.

الان از دو طرف شارژ روحی میشم. ولی می ترسم ، الانم که اینه ،پس فردا که فقط خودم و

خودم هستم باید چکار کنم . نکنه یه وقت کم بیارم ............

از بی توجهی بیزارم ولی نمیدونم چرا نتونستم نشون بدم یا خوب نشونش بدم .خوب سخته

دیگه ، وقتی همیشه غرق در محبت خانوادت باشی اونوقت از همه کسایی که تو زندگیت

میان همین انتظار رو داری و وقتی برآورده نمیشه شک می کنم به اینکه آیا درست فکر کردم،

آیا درست ..........

دونگانگی احساسات ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ نه می تونم بی خیال باشم نه .........

آخه چرا من انقدر احساساتیم . گاهی وقت ها حالم از این همه احساس دوست داشتن به

هم می خوره ............

راست میگن که زیاده روی تو هیچ چیزی خوب نیست......

 کم کم احساس مامان داره باورم میشه ..............

 

 

نظرات 7 + ارسال نظر
حسین پنج‌شنبه 30 شهریور 1385 ساعت 02:41 ب.ظ http://daam.blogsky.com

من اینطوری ام اما نه الکی به خاطر ایمکه دو روز دیگه باید برم سر درس و مشق لعنتی!

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 30 شهریور 1385 ساعت 03:04 ب.ظ http://www.wall.blogsky.com

سلام
نوشته های خوبی نوشتی .شایدم یه نظره یا یه دید به زندگیه...

یوسف پنج‌شنبه 30 شهریور 1385 ساعت 04:23 ب.ظ http://2262.blogfa.com

سلام
امیدوارم که حالتون خوب باشه چون درک می کنم دارید چی می کشید
همیشه عشق قبل از وصال کمک کرده تا تا آدم از همه چیش بگذره و فقط به یه چیز فکر کنه که همین خیلی از کارا رو حل می کنه ولی باید دید که این عشق بعد از وصال نیز پا بر جا می مونه یا این که ...... آیا باز می تونیم مثل گذشته ببینیم و پرده پوشی کنیم ؟ آیا باز هم می تونیم به پای خامی و بی تجربگی بذاریم ؟ آیا می تونیم فقط و فقط به خاطر اون دوست داشته باشیم و فقط اونو ببینیم ؟
و هزاران آیا ی دیگه که نمی شه گفت و نوشت و فقط باید تجربه کرد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

شهرام جمعه 31 شهریور 1385 ساعت 10:14 ق.ظ http://werwer.blogsky.com

سلام....
ما یه وجه اشتراک داریم .....اونم شیطونیه ....
و یه وجه استراک دیگه احساساتی بودن و دوست داشتن..
منتها من حالم به هم نمیخوره از این همه احساسات....

دنیا شنبه 1 مهر 1385 ساعت 08:13 ق.ظ http://afsanedonya.blogfa.com

سلام
خوبید؟
تقریبا هم سنیم
منم مثل خودتم
اگه بیای وبلاگم خوشحال میشم

غریبه تنها شنبه 1 مهر 1385 ساعت 10:22 ب.ظ

عشق می ورزیم چرا که او نخست به ما عشق ورزید
ما همه تجلی عشقیم
به او ، به خودمان ، به همه عشق بورزیم
به عشق، عشق بورزیم
عشق ، عشق می آفریند
نزدیک کسی بمانید که به ما عشق ورزید ، و جذب آن عشق می شوید.
به دیگران و خود عشق بورزیم ، چرا که نخست او به ما عشق ورزید
خدا ، خداوند جاودانه ، عشق است
بنابراین به دنبال عشق ، به دنبال این لحظه جاودانه بروید ، به دنبال یگانه چیزی که تا هنگامی که نوع بشر به پایان روزگار خود برسد ، می ماند.

رحیمه شنبه 1 مهر 1385 ساعت 10:44 ب.ظ http://www.ehsaneman.blogsky.com

سلام ..سخت نگیر دختر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد