عین آن رازی که میدانیست او
یا همانی که نمیدانیست او
نامهایی ناخوانده با خط کهن
قصهایی تازه که میخوانیست او
درد دارد، کو که پیدایش کنی
همدم هر درد پنهانیست او
کار و بارش سوختن، افروختن
آنکه در کارش فرومانیست او
لحظهایی از غمگساری دور نیست
گریهی هر ابر بارانیست او
بوی گیسوی سپیدش محشر است
بهتر از هر گل که میدانیست او
دوستش دارم که در سرمای عمر
همچو گلهای زمستانیست او
روح او پایان نمیگیرد به مرگ
ماندنی در عالم فانیست او
از بدایت تا نهایت عاشق است
عشق اول، عشق پایانیست او
این شگفت نازنین دانی که کیست؟
مادر پر مهر ایرانیست او
ای ول عزیزم .خیلی زیبا بود .خیلی .
الحق که از بدایت تا نهایت عاشق است
عشق اول، عشق پایانیست او
خوشبخت باشی عزیزم.